دیکشنری
داستان آبیدیک
بار کشتی
english
1
Law
::
freight; lading; cargo of a ship
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بار متوازن
بار مجاز
بار مرده
بار مرکزی
بار مسئولیت
بار مفید
بار مواد محلول کلیوی
بار میکروبی
بار نامحدود
بار همراه
بار هواپیما
بار واحد الکترون
بار وزنی
بار کاری
بار کردن
بار کشتی
بار، محموله
بارآور
باراثبات دعوی بر عهده مدعی است نه بر منکر ادعا
بارافزار
بارامش
بارامی
باران
باران پوسته
باران خیزی
باران دیده
باران ریز
باران سنج
باران سنجی
باران گیر
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید